۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه
گند بزنم به این زندگی
۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه
قسمت
هر بار که میریم ویدیو کلو پ یه چرخی میزنیم ,فیلما رو بالا و پایین میکنیم, قفسه فیلمای جدید و یه ده باری نگاه میکنیم و بعد از صد باری اینور اونور کردن یه فیلم برمیداریم که بعضی وقتها هم به قول آلمانی ها میشه "چنگ زدن تو خلا". مثل فیلم شیطان پرادا میپوشه. ده بار تا حالا ممنتو رو نگاه کردیم و گفتیم خیلی وبلاگا راجع بهش خوب نوشتن امتیازش هم تو فلان صفحه بالای هشته... اما بذاریمش یه بار دیگه بگیریم. امروز در راه برگشتن به خونه با عزم جزم که ممنتو رو بگیریم رفتیم ویدیو کلوب با تصور اینکه تا 12 بازه. حساب اشتباه بود. ساعت 10 بسته بود. خلاصه با دماغ سوخته برگشتیم خونه. مجله تلویزیون رو باز کردم. با اه و اوه که بابا امشب هم که هیچی نداره داشتم محله رو میبستم که چشمم اون پایینا به چیزی افتاد. امشب ساعت 1 ممنتو پخش میشه... خدایا مرسی که به فکر جیب و آرزوهای بنده هات هستی. در ضمن من آرزوهای دیگه ای هم دارما...
۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه
غرب زدگی
۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه
۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه
در بروژ
۱۳۸۷ تیر ۱۵, شنبه
روزمرگی
تو قطار نشستم. ساک خریدم بین پاهامه, کیف بزرگ سیاهم روپامه. سرم رو کتابم -مانسفیلد پارک-خمه و دارم با فانی از روی نیمکتم تو جنگلی در انگلستان به اطرافم نگاه میکنم. میرسم به ایستگاهی که باید پیاده شم. کتابمو سریع میبندم میذارم تو کیفم, کیفم رو میندازم رو شونم و ساک خریدو به دست میگیرم و بلند میشم. چشم میفته به عکسم تو شیشه قطار. یعنی این منم؟
۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه
۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه
فینا ل
۱۳۸۷ تیر ۲, یکشنبه
جام ملتهای اروپا یا ساکنان آلمان؟
۱۳۸۷ خرداد ۲۵, شنبه
بهش میگم خوب اینم یه نیازه مثل خوردن. چرا نمیشه به همون راحتی رفعش کرد؟ اون نیاز داره اون یکی هم... خوب مشکل حله دیگه. میگه کاش اینجوری بود کاش مثل خوردن بی پیامد بود. میگم بیا مثل خورن و آشامیدن ببینیمش نمیشه؟ میگه اخ چی میشد اگه میشد.... بی ربط: عجب صفایی کردیم با بازی هلند و فرانسه. بی ربط 2: وقتی صبحا میرم سر کار و میبینم که رو تابلو اعلان حرکت قطارها اخبار جام ملتها میاد احساس میکنم زندم.
۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه
زمزمه های غمناک یک هوادار دلشکسته
آلمانمنون باخت. چقدر زندگی تلخ و اسف بار شده. خداااا( اینو به سبک قهرمانای فیلمای کیمیایی بخونین). برم یه فیلم از اشتن کوچر ببینم کمی دلم واشه. خدااا(بازم به همون سبک) من چیم از دمی مور کمتره.
۱۳۸۷ خرداد ۱۹, یکشنبه
دوباره جام...
۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه
۱۳۸۷ خرداد ۲, پنجشنبه
مزیت زن بودن
۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۱, سهشنبه
۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه
۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۰, جمعه
Becoming Jane
۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۳, جمعه
ذهن بیمار سیاست زده خود خود من
۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه
۱۳۸۷ اردیبهشت ۹, دوشنبه
قطارسه وده دقیقه یوما
۱۳۸۷ اردیبهشت ۸, یکشنبه
شما که غریبه نیستید
۱۳۸۷ اردیبهشت ۲, دوشنبه
Calendar Girls
۱۳۸۷ فروردین ۲۵, یکشنبه
۱۳۸۷ فروردین ۲۲, پنجشنبه
۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه
دو تا از این دنیا
۱۳۸۷ فروردین ۱۴, چهارشنبه
شب خوابم نمیبره. این دلشوره لعنتی, احساس نارضایتی از خود, ترس از خرابکاری دیوونم میکنه. فکر میکنم اگه ایران بودم شاید همه چیز خیلی راحت تر بود. در 24 ساعت گذشته شاید3-4 ساعت خوابیده باشم ولی خوابم نمیاد یا شاید این ناآرامی درونی مانع از خواب آلودگی میشه. صبح باید 7 بیدار شم. معمولن قبل از زنگ زدن ساعت بیدارم و به این فکر میکنم که ساعت چنده. صدای جیک جیک پرنده ها که در میاد یعنی به زودی باید بلند شم, این به زودی میتونه یک ساعت یا یک دقیقه دیگه باشه و این فکر به زودی زنگ زدن ساعت مانع به خواب رفتن دوبارم میشه. خسته ام از خودم. از این دلشوره, این نگرانی نهادینه شده.
۱۳۸۷ فروردین ۱۰, شنبه
۱۳۸۷ فروردین ۶, سهشنبه
سریال های نوروزی
از چهار تا سریال نوروزی سه تا شو پیگیری میکنم. مرد هزار چهره مهران مدیری تکرار همون موضو ع ها و شوخی های قدیمیه. همون لودگیها و طنزی که از فرط تکرار دیگه خنده ای به لب نمیاره. تیتراژ سریال خوبه ولی این تنها نکته مثبتیه که در مورد سریال میتونم بگم. عجیبه که- از روی مدت زمان پخش آگهی حدس میزنم- که سریال پر بیننده اس. پیامک از دیار باقی لحظات کمدی خوبی داره و خیلی از اوقات آدمو درست و حسابی میخندونه. ازبعضی دیالوگهای ضد زنش که بگذریم (مثلن برو اسمتو منصوره بذارمنصور خان)در مجموع سریال خوبی از آب دراومده.راستی "بازیگر" نقش عروس منصور خان میتونه جایزه بدترین بازی رو از آن خودش بکنه. میشه یه همچین جایزه ای اختراع کرد مثلن جارو دستی طلایی یاهمچی چیزایی. سریال محبوب این عیدم نشانیه. هنرپیشه ها کار خودشونو میدونن. آدم میبینه که پسر خاله یا دختر عموی بی استعداد نقش نگرفتن. آتنه فقیه نصیری خیلی خوبه. هنرپیشه ای مثل پرویز پورحسینی که من توفیلمهای جدی میشناسمش اینجا نقششو بسار دلچسب اجرا میکنه و... سه قسمت اول سریال بخصوص عالی بود.زن بودن نویسنده فیلمنامه خودشو در جای جای فیلم به صورت ظرایفی که( با عرض معذرت از حضور آقایون)معمولن از دیدگاه آقایون نهان میمونه نشون میده. بعد از مدتهادر این سریال میبینیم که زنان از فرم شاهد تقریبن منفعل بیرون اومدن.هارمونی جالبی بین زنان و مردان این فیلم حاکمه. ریزه کاریهایی که برای من به عنوان یک زن خیلی جالبه. مثلن صحنه ای هست که محسن پسر خانواده از در تو میاد. مامانش مشغول پاک کردن سبزیه. میاد خیلی عادی میشینه پهلوش وحین صحبت کمکش میکنه. انتقادی که شاید بشه مطرح کرد کم بودن حادثه و اتفاقات در دو قسمت آخره(4و5). من که کنجکاوم ببینم جریان چه جوری پیش میره. یکی دو تا کار رامبد جوان رو دیدم که نشون میده -ازنظر من بیننده- کارشو میشناسه.
۱۳۸۷ فروردین ۳, شنبه
تعطیلا ت عید خود را چگو نه میگذ ر انید؟
امسال تعطیلات عیدپاک و عید همزمان شدن. از صبح تلویزیون فیلم پخش میکنه تا شب. مجله تلویزیونو دست میگیریم و برای اینکه هیچ فیلم خوبی رو از دست ندیم ساعت فیلمای خوبو علامت میزنیم. مثل این فریکا.دیروز چی دیدیم...فکر کنم...میدونم آخریشAviator بود بدون در نظر گرفتن اینکه بعدش تازه هوس سریال ایرانی کردیم ونشستیم سریال نشانی رو دیدیم.یه فیلم دانیل دی لوییس و وینونا ریدر هم بود راجع به کشتن جادوگرا. مثل الان ایران که هر کس حرف زیادی میزنه متهم میشه به فاسد بودن و مورد داشتن, اون موقع هم متهم میشده به جادوگر بودن. فاصله زمانی از قرون وسطی تا الان زیاده اما فاصله عملی کم, دقیقتر بگم خیلی خیلی کم. امروز رو هم شروع میکنیم با حرف زدن با ایران. بعد نون پختن(احساس تو ده بودن بهم دست داد) و صبحونه خوردن و سوالهای همیشگی... چی میخوری امروز؟ مهم نیست. تخم مرغ؟ سفت یا نیمرو؟ هرچی دلت میخواد. موتسارلا میخوری؟ اگه تو هم بخوری. نمیشه یه بار جواب درست و حسابی بدی؟ دوباره امروز کلی برنامه داریم. کلی فیلم. دنیایی که خودمون انتخاب میکنیم, رومانتیک یا کمدی. فاجعه تو دنیای بیرون به اندازه کافی هست.
۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه
سال نو مبا رک
مثل هر سال پیرزن سفره هفت سینو چید, حیاط رو آبپاشی کرد, موهاشو شونه کرد, سماورو روشن کرد و پای سفره به امید اومدن عمو نوروز نشست. کم کم چشاش سنگین شد و خوابش برد. عمو نوروز اومد. دلش نیومد پیرزن رو بیدار کنه. نارنجی رو نصف کرد. نصفش رو واسه پیرزن گذاشت. شاخه گلی به موهای پیرزن زد و رفت. پیرزن بیدار شده به نارنج نصفه و گل رو موهاش نگاه کرد. باز خواب مونده بود. باز باید یک سال صبر میکرد, یک سال دیگه. میگن هر کس عمو نوروز رو ببینه تا دنیا دنیاس جوون میمونه...
سال نو مبارک
۱۳۸۶ اسفند ۲۹, چهارشنبه
تلویزیون ایران خرج میکند؟!
۱۳۸۶ اسفند ۲۵, شنبه
ازدواج فا میلی
۱۳۸۶ اسفند ۲۲, چهارشنبه
ماجراهای من و اون و ...
۱۳۸۶ اسفند ۱۹, یکشنبه
little miss sunshine
۱۳۸۶ اسفند ۱۵, چهارشنبه
یادی از دیاری
۱۳۸۶ اسفند ۱۲, یکشنبه
بدیهیات غیر بدیهی
۱۳۸۶ اسفند ۱۰, جمعه
Sweeney Todd
۱۳۸۶ بهمن ۲۷, شنبه
۱۳۸۶ بهمن ۲۳, سهشنبه
سنتوری یا چگونه از یک کتاب خوب یک فیلم بد بسازیم.
۱۳۸۶ بهمن ۱۶, سهشنبه
I'm F*cking Matt Damon
۱۳۸۶ بهمن ۱۴, یکشنبه
کلاغ پر
۱۳۸۶ بهمن ۱۳, شنبه
۱۳۸۶ بهمن ۱۰, چهارشنبه
۱۳۸۶ بهمن ۹, سهشنبه
میدونست که زندگی از شوخیهای مسخره باهاش حال میکنه. اتفاقایی که منتظرشون نبود, آدمایی که نمیخواست, انتظارای طولانی... نه دیگه هیچی براش غیر منتظره نبود. شنیده بود که خوشبختی مثل پرنده ایه که زمانی بدون اعلام قبلی از بالای سر میگذره. اگه زبل بودی و دست دراز کردی و گرفتیش, بردی, وگرنه یا برای همیشه از دست دادیش یا باید مثل پیرزنه -که منتظر عمو نوروز بود و همیشه سر سال تحویل خوابش میبرد- تا نوروز بعدی صبر کنی و مواظب باشی که این بار موقعیت رو از دست ندی. شنیده بود که آدما زندگی رو دارن که خودشون میخوان. با خودش فکر میکرد که این نشدن ها آرزوی نهانیشه؟ نه. این ترس از نشدن ها بئد که منجر به نشدن میشد. چطور میشد مسیر رو عوض کرد؟
۱۳۸۶ بهمن ۸, دوشنبه
نقص آفرینش
دیدین وقتی آدم مسته چقدر دست نیافتنی ها در دسترس به نظر میان؟ چرا کنار خون کمی الکل در رگامون جریان نداره...حیف. من اسم اینو میذارم نقص آفرینش. بازم بگین که خطا بر قلم صنع نرفت...
۱۳۸۶ بهمن ۴, پنجشنبه
مشغولیات!
۱۳۸۶ بهمن ۳, چهارشنبه
۱۳۸۶ بهمن ۲, سهشنبه
۱۳۸۶ بهمن ۱, دوشنبه
باکره به سبک ایرانی
از ترس پدرش جرات نداشت شبا دیرتر از ده خونه بیاد, شوهرش از ایران زن گرفت که دست نخورده باشه, شعار خودش این بود س ک س فقط س ک س قبل از ازدواج!
۱۳۸۶ دی ۲۹, شنبه
ایدز
چگونه عفونت با HIV را میتوان تشخیص داد؟
نمیتوان با دیدن کسی متوجه شد که او آلوده است بلکه تشخیص فقط با آزمایش ممکن است. حتی ایدز را هم فقط پزشک میتواند تشخیص دهد، چون خیلی از علایم ایدز شبیه بیماری های دیگر است.
آیا واکسنی وجود دارد؟ خیر
چه پیشرفتی در درمان بیماری تا به حال صورت گرفته است؟
از سال ۱۹۹۶ پیشرفت های بسیار زیادی در کنترل HIV و درمان ایدز انجام شده و کیفیت و شانس زندگی این افراد بالا رفته است. اما هنوز درمانی وجود ندارد. بسیاری از اوقات ویروس در مقابل داروهایی که جلوی زیاد شدنش در بدن را میگیرند، مقاوم میشود. با تجویز چند دارو هم زمان میتوان به نتیجه بهتری رسید و تا حدی جلوی مقاوم شدن ویروس را گرفت. با داروهای جدید میتوان تا حد زیادی از انتقال ویروس از مادر به جنین جلو گیری کرد. بعد از تماس مشکوک در بسیاری از موارد میتوان با دارو احتمال تکثیر ویروس یا بیماری را کاهش داد. درمان بعد از تماس مشکوک باید سریعن انجام شود. به همین علت در چنین مواردی باید سریع با پزشک تماس گرفت.
چگونه ویروس به بدن وارد میشود؟
HIV بیشتر از همه در خون، ترشحات واژن و مایع منی افراد آلوده وجوددارد. ویروس میتواند از راه های زیر منتقل شود: - مستقیم، بطور مثال استفاده کردن از سرنگ فرد آلوده در معتادان - از طریق مخاط( بطور مثال دهان، واژن، رکتوم، مجرای ادرار و...).اگر مخاط به علت بیماری های جنسی دیگر مثلن سفیلیس صدمه دیده باشد، احتمال انتقال بیماری بالاتر است. (مطلبی رو لازم میدونم که اینجا در رابطه با انتقال از راه دهان اضافه کنم. از راه بوسیدن بیماری منتقل نمیشه. اما اگر اورال صکص انجام بشه و سمن(مایع منی) با مخاط دهان تماس پیدا بکنه و به هر علت زخمی در اونجا باشه، احتمال انتقال هست اگر چه نسبتن کمه) - بندرت از راه زخمهای باز( اگر ویروس به وسایلی که در زخم وارد میشن چسبیده باشه) - بچه ها میتوانند بیماری را از مادر در حین تولد یا شیر دادن بگیرند. انتقال در حین حاملگی را میتوان با دارو تا ۹۸٪ کاهش داد. اما تشخیص به موقع بسیار مهم است. آزمایش در زمان شروع حاملگی میتواند به این امر کمک کند. مقدار ویروس در آب دهان، اشک، ادرار و مدفوع بسیار کم است و باعث انتقال بیماری نمیشود.
risk factors
۱- ارتباط جنسی بدون استفاده از کاندوم - احتمال انتقال بیماری بخصوص در رابطه آنال بدون کاندوم بسیار بالاست. چون مخاط این منطقه بسیار شکننده است. (خطر برای هر دو طرف) - در ارتباط واژینال، بخصوص در زمان پریود.(در اینجا هم خطر برای دو طرف) - از راه دهان، بخصوص وقتی سمن با مخاط دهان تماس پیدا کند. ۲- استفاده مشترک از سرنگ در بین معتادان ۳- انتقال به کودکان در زمان حاملگی، تولد و شیر دادن ۴- انتقال خون (Transfusion)، احتمال بسیار کم است.
کاندوم
استفاده از کاندوم میتونه در حد بسیار بسیار بالایی جلوی انتقال HIV رو بگیره.البته در این مورد باید یادآور بشم که یک رابطه درست بین زن و مرد نقش بزرگی رو این وسط بازی میکنه. بسیاری از خانم ها به خاطر عشق یا وابستگی یا حتی پول حاضرند بدون کاندوم رابطه داشته باشن و بعضی از آقایون هم ممکنه استفاده از کاندوم رو خلاف مردونگی بدونند وهمین باورها و اجبارها میتونن باعث ابتلا و اشاعه بیماری بشن. یک نکته دیگه اینکه استفاده از کاندوم احتمال ابتلا به هپاتیت BوC رو هم پایین میاره. اما باید توجه کرد که هپاتیت از راههای دیگه مثلن آب دهان هم میتونه منتقل بشه.
چه چیزهایی را در رابطه با کاندوم باید بدانیم؟
جنس کاندوم از لاتکس است. کسانی که به لاتکس حساسیت دارند، میتوانند از کاندوم از جنس پلی اورتان استفاده کنند. ( من نمیدونم که در ایران هست یا نه) از هر کاندوم فقط یک بار میتوان استفاده کرد. حرارت بالا( مثلن نور خورشید) و فشار( بطور مثال اگرکاندوم رو در کیف پول بذاریم و بعد جیب عقب و روش بشینیم) میتواند به کاندوم صدمه بزند. به عنوان ماده لیز کننده باید فقط از موادی که در آب حل میشوند استفاده شود. روغن، چربی و موادی که چربی دارند(مثل وازلین، کرم یا لوسیون) کاندوم را شکننده میکنند و احتمال پارگی آن را بالا میبرند. استفاده از آب دهان هم احتمال پارگی کاندوم را بالا میبرد.
در صورت پاره شدن کاندوم چه باید کرد؟
برای جلوگیری از حاملگی تا حداکثر ۷۲ ساعت بعد، «قرص روز بعد» استفاده کرد.( اینجا قرص هایی به این منظور هست. متاسفانه از ایران خبر ندارم، اما اگر دسترسی به این قرص ها نبود همون HD هم میتونه کمک کنه) برای جلوگیری از انتقال HIV - اورال س ک س: سریعن باید تف کرد.دهان وحلق را با الکل شست. - آنال و واژینال : مدفوع کردن، فشار، ادرار کردن. شستن واژن توصیه نمیشود. چون ممکن است حتی به نفوذ ویروس کمک کند. - اگراحتمال ابتلا پارتنر بالاست یا بطور مثال در بیمارستان سوزن آلوده به دست فرو رفته ،سریع باید به پزشک مراجعه کرد. در اینگونه موارد ۴ هفته دارو به فرد داده میشود.اگر تا دو ساعت بعد از تماس دارو داده شود بهترین نتیجه عاید میشود. درمان حداکثر تا ۷۲ ساعت بعد از تماس باید شروع شود. هر چه زمان بیشتری بگذرد احتمال اثر کمتر است. فکر میکنم موارد مهم رو نوشتم. اما مسئله مهم اینه که فکر نکنیم ایدز سراغ ما نمیاد. هر آدمی که میبینیم از هر قشری میتونه آلوده باشه، بدون اینکه خودش بدونه. مشکل اصلی در دنیا اروپا نیست، بر خلاف چیزی که شاید تبلیغ میشه. اینجا ( اروپای غربی) به علت کنترل و آگاهی بیماری خوب کنترل شده. یک آمار از سال ۲۰۰۶ براتون میارم: در حال حضر در دنیا ۳۸,۶میلیون در دنیا HIV مثبت هستند.در سال ۲۰۰۵ ۲,۸میلیون نفر در اثر ایدز جان خود را از دست داده اند.در سال ۲۰۰۵ ۴,۱میلیون نفر مبتلا به ایدز شده اند. از سال۱۹۸۱ ۲۵ میلیون نفر در اثر ایدز درگذشته اند. در بعضی مناطق بطور بسیار شدیدی موارد ابتلا زیاد است. چین، گینه نو، ویتنام وبعضی کشورهای اروپای شرقی. اما منطقه خطر شماره ۱آفریقای جنوبی است. آنجا ۲۴,۵ میلیون نفر مبتلا هستند. البته در آمریکا و اروپا هم موارد جدید این بیماری زیاد دیده شده .علت اصلی ابتلا در اغلب موارد س ک س بدون کاندوم است. آمار دقیق تر رو در لینک زیر میتونید ببینید. http://www.unaids.org/en/HIV_data/2006GlobalReport/default.asp
۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه
۱۳۸۶ دی ۲۶, چهارشنبه
The Darjeeling Limited
برادران ویت من همدیگه رو آخرین بار یک سال پیش در تشییع جنازه پدرشون دیدن.برادر بزرگتر و تا حدی زورگو فرانسیس از جک و پیتر درخواست کرده که همراه او در هند به یک سفر عرفانی برن برای اینکه به روابطشون روح از دست رفته رو برگردونن. پیتر که به زودی پدر میشه و جک که به تازگی از دوست دخترش جدا شده علیرغم میل باطنی درخواست رو میپذیرن و قدم به این راه و سفر در هند میذارن سفری که باید آرامش از دست رفته رو به اونا بر گردونه فیلم فلسفی کمدیه. نمیتونم بگم که آدم ازخنده روده بر میشه نه., اما یک لطافت شیرینی از اول تا آخر فیلم در اون هست. فیلم رو باید در آرامش دید و راجع بهش فکر کرد. اگر کسی فقط دنبال فیلم کمدیه باید ناامیدش کنم,من بیشتر اسم فلسفی بهش میدم. در هر حال از اون فیلماس که ارزش یک بار دیدنو داره. گرچه بعضی جاهاش خسته کننده میشه
دوباره آشپزی میکنم.دوباره... بعد از ده سال.وسایل آش رشته میخرم, دنبال دستور ذرت شیرین میگردم, سالاد بلغور... نمیدونم علت دو سه کیلو وزن اضافه شده اس که وادارم میکنه به گشتن و پیدا کردن غذاهای کم کالری یا گیجی وناباوری و دردی که اینروزا ولم نمیکنه. آشپزی... فراموشی عصر پا پ کرن شیرین درست کردم با دستور از اینترنت پاپ کورن رو درست میکنی و بعد تو شیره ای از شکر و روغن و عسل میغلتونی. به دستور خواهر خانم هاوایی تست درست کردم.به زعم خودم هنوز نیم ساعتی وقت داشتم که تلفن زنگ زد و دستور خروج سریع از خونه صادر شد.درعرض5 دقیقه آرایش کردم و لباش پوشیدم.ذرت وساندویچ ها رو چپوندم تو کیف و دویدم به سمت شهر کمی تو شهر از این مغازه به اون یکی رفتیم و باز به یه گروه هموطن برخورد کردیم که خریدای آخر قبل از برگشت به ایران رو انجام میدادن مردای کلیشه ای دور از همسر... فیلم ساعت8 شروع میشد.دارجیلینگ لیمیتد... کمدی فلسفی... با فشار پا از صندلی پشتی که با وجود تذکر تا آخر فیلم کمابیش ادامه داشت دیدنش همچین نچسبید به پیام قیلم بچسبم ...همه چیز سرنوشته... قسمته
۱۳۸۶ دی ۲۵, سهشنبه
جهان اينگونه عشق ميورزد
سال گذشته مجله اشترن آلمان یه سری مطلب داشت به نام »جهان اینگونه عشق میورزد«.قسمت اول این مجموعه در مورد ایران بود, که من تو وبلاگ قبلیم آوردم. چون انتقال آرشیو وبلاگ قبلیم مشکله و از طرف دیگه اغلب مطالب شخصین و میتونن همونجا بمونن, تصمیم گرفتم پستایی که به نظرم جالبن رو دوباره اینجا بذارم و به این شکل مطلب رو منتقل کنم. مطلب اشترن در مورد عشق در ایران ۲۱ صفحه اس شامل مقاله و عکسهای متفاوت. یک آمار در مورد ایران داره که متاسفانه منبعش ذکر نشده اما در بعضی جنبه ها تکون دهنده اس. در یک قسمت مقاله ازدکتر حمیدرضا شیرمحمدی صحبت میشه: دکتر شیرمحمدی روانشناس(روانپزشک؟) است و ۳۷ سال دارد. او نویسنده کتابی است به نام »راهنمای کامل پیشگیری از اختلالات جنسی«. او در این کتاب صد صفحه ای مصور، بطور دقیق راههای رسیدن زنان به ارگاسم رادر ۷ قدم توضیح واز خودارضایی تا س ک س در زمان حاملگی را مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب اجازه چاپ نگرفته است اما از طریق آگهی در روزنامه، نسخه کپی شده آن فروخته میشود.بعلاوه او تا به حال ۲۰۰۰ نسخه بروشورهای آگاهی دهنده در سطح کشور پخش کرده است.او میگوید: کانالهای رسمی اطلاعات لازم را به جوانان نمیدهند به جای آن مغز آنان را با مطالب بی استفاده پر میکنند.همه اطلاعاتی که به نوجوانان داده میشود به دو صفحه در کتاب زیست شناسی محدود است.
شیرمحمدی یک صفحه اینترنتی دارد http://www.novin-jensi.com/ اودر این صفحه به سوالات در زمینه س ک س پاسخ میدهد.بطور مثال او در جواب سوال پسر جوانی که میپرسد آیا چون خودارضایی به سلامتی ضرر میزند در اسلام ممنوع است؟ میگوید:« تواز این طریق بیمار نمیشوی. اما هر آدم معتقدی خودش باید تصمیم بگیرد که به کدام یک از دستورات دین عمل کند.اگر هم نتوانی جلوی خودت را بگیری اسلام به خطر نمیافتد.»اومیگوید: سلامت روانی و جسمی انسان بر هر چیز مقدم است.در کتابهای مذهبی ما بسیار از س ک س صحبت میشود.پیغمبر مشکلی نداشته اگر کسانی با سوالاتی در مورد زندگی خصوصیشان به او مراجعه میکردند. در نزد ما شیعیان در گذشته حتی س ک س گروهی مجاز بود ـ هر چند فقط با کنیزان-. قوانین سنتی که مذهبی ها به نادرست به اسلام ربطشان میدهند زندگی مردم را سخت میکنند. بطور مثال باکره بودن. کجای قران نوشته شده که باکرگان همسران بهتری هستند؟ هیچ کجا! فقط یکی از همسران محمد باکره بود و او هم محبوب ترینشان نبود.