۱۳۸۶ اسفند ۱۹, یکشنبه

little miss sunshine

هوس کردیم این آخر هفته ای کمی بخندیم. راه افتادیم و خوش و بش کنان و خندان رفتیم به طرف ویدیو کلوپ به قصد گرفتن یه فیلم کمدی حسابی.
با دقت بی سابقه ای فیلم ها رو نگاه کردیم.فیلم های جدید, رمانتیک, اکشن, موزیکال و بالاخره کمدی. وسط اون همه فیلم چشممون به little miss sunshine افتاد. یاد حرف مجنون خانم افتادیم که گفته بود از اول تا آخرش کلی خندیده. تو صفحهimdb هم که امتیازش 8 بود. فیلمو گرفتیم و رسیده نرسیده شروع کردیم به نگاه کردن.
فیلم داستان یه خانواده عجیب غریبه. پدر خانواده که همیشه میخواد برنده باشه اما همش بازنده اس. پدربزرگ که حسرت جوونی از دست رفته بدون هیجان رو داره و به روشهای مخصوص به خودش میخواد اونو جبران کنه. پسر که میخواد برنده باشه و اولین قدمش در این راه اینه که باخودش عهد کرده حرف نزنه تازمانیکه برای خلبانی قبول شه. دایی که تازه خودکشی کرده چون یه رقیب شغلیش دوست پسرش رو از دستش دراورده و... بالاخره دختر کوچولوی خانواده که با وجود ظاهر معمولیش میخواد تو مسابقات زیبایی بچه ها(little miss sunshine ) شرکت کنه. مادر سعیش کنار هم نگاه داشتن این خانواده اس. برای رسیدن به موقع به مسابقه همه خانواده وارد سفری میشن که ...
فیلم لحظات کمدی خوبی داره اما در مجموع اشک بیشتر به چشم میاره تا خنده به لب, به درگیری های درونی آدما میپردازه, آرزوها و حسرت ها. جمله ای که شاید زیر بنای فیلم بود این جمله اس: تو زندگی کسی بازنده اس که از ترس باختن پا در راه نذاره نه کسی که وارد راه میشه و میبازه.
فیلم اثر گذاره. آدمو رها نمیکنه به این راحتی. ولی فیلم کمدی؟ اصلن. باید مجنون خانم ما باشی که اسم این فیلمو کمدی بذاری.

۲ نظر:

Farbud گفت...

باید مجنون باشی که اسم این فیلمو کمدی نذاری.

Farbud گفت...

نه جان شما منظوری نداشتم :دی جداً‌ به نظرم این فیلم خیلی شنگوله،‌ و بدون اینکه بخواد دیالوگ کمدی بذاره یا موقعیت کمدی بذاره، کلی خنده توشه... بذار چیزایی که یادمه رو بگم... قسمتی که بابابزرگه داره پسره رو نصیحت می‌کنه... کل صحنه‌های کل کل دایی و باباهه... جایی که اولایو جا می‌مونه... جایی که پلیس می‌گیردشون... یه سری دیگه هم باید باشه که یادم نیست... و البته که کل سکانس رقص اولایو اون آخر فیلم... این همه خنده بود دکتر...

 
-