مستی واقعن دیگه درد منو دوانمیکنه. دلم یاری میخواد که ور دلم باشه.تلفنتو میخوام چکار...
یاد پارسال به خیر روی اون پل چقدر خوشحال بودیم گرچه همه چیز آروم نبود.
اشتراک در:
پستها (Atom)
باز ما ماندیم و شهر بی تپش، وآنچه کفتار است و گرگ و روبه است. گاه میگویم فغانی برکشم، باز می بینم صدایم کوته است
-