۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

غرب زدگی

این نوشته در وبلاگ لابیرنت انگیزه ای شد برای نوشتن این مطلب که در اصل کامنتی بود برای پست دکتر شیر محمدی:
اغلب انتقاد میشه از اینوری ها که وطن رو فراموش میکنن و خودشونو گم کردن و... مصاحبه کامران و هومن هم که خودشونو کانادایی معرفی کردن باعث کلی سروصدا شد.دو سه نکته رو میخواستم بگم.
کسی که اینور بزرگ شده نباید زیاد ازش انتظار داشت که فارسی رو خوب حرف بزنه. خانواده باید واقعن انرژی بذاره که فارسی بچه ها خوب از آب دربیاد که اغلب هم نمیذاره به علت کمی وقت یا بی تفاوتی و تعدادی هم خارجی شدن زیادی. ایرانی های ساکن ایران این مسئله رو نمیتونن ببخشن و بپذیرن که کسی اینور فارسی خوب حرف نزنه یا وسطش لغت بیگانه بپرونه. این به این علته که اونا شرایط زندگی خارج از کشور رو نمیشناسن و نمیدونن اینجا آدم تحت تاثیر چه فاکتورهای محیطیه. من خودم بعد از 11 سال با وجود اینکه دوستای ایرانی دارم رمانها و کتاب های فارسی هم میخونم و در مجموع از فرهنگ ایرانی دور نیستم میدونم که فارسیم پس رفته و اگه بخوام بدون آلمانی پروندن حرف بزنم برام کمی مشکله و این به غرب زدگی ربط نداره.از صبح تا شب آدم به زبون دیگه ای حرف میزنه. مهارت فارسی آدم کم میشه. بگذریم از کسانی که دو تا لغت خارجی بلدن و اصرار دارن همونم وسط فارسیشون بپرونن که بگن ما هم بله, که البته زیاد نیستن ولی همه جا آدمایی هستن که علاقه به خودنمایی دارن به هر شکلش.
از این بگذریم در مورد اون دوتا خواننده محترم در جایی که ایرانی بودن با تروریست بودن برابره و ایرانی های عادی پرژن هستند و نه ایرانی انتظاری نمیره که این دو تا جوون قصاص گناه نکرده رو تحمل کنن.اونا هم میخوان مثل خیلی کسای دیگه پیشرفت کنن. با یدک کشیدن ملیت ایرانی پیشرفت تو این زمینه مشکله, خیلی زیاد.
یه چیزی در آخر ما ایرانی ها ملت بی افتخاری شدیم که با چسبوندن خودمون به هر کسی که پاش به ایران رسیده و یادآوری تاریخمون میخوایم واسه خودمون افتخار جمع کنیم. تلخه اما انوشه انصاری افتخاری برای ایران نیست بلکه نشوندهنده جامعه مستعدی مثل امریکاست. انوشه انصاری رو یک کشور پیشرفته به اینجا رسونده. ایرانی بودنش چیزی یجز یه تصادف نیست اما پیشرفتش تصادفی نیست.
قصد پایین آوردن خودمون رو به عنوان یک ملت ندارم اشتباه نشه. ولی قضاوت های غیر منصفانه زیاد میشنوم. پایه قضاوت شناخته.

۲ نظر:

Captain Nemo گفت...

البته سوء تفاهم نشه. شخص من با آمريكايي شدن يا كانادايي شدن يا سوئد شدن هيچ ايراني مخالفت ندارم و خوب كسي كه رفته سيتي زن آمريكا شده قاعدتاً بايد آمريكايي تلقي بشه. اما اگه كسي اصرار داره كه ايراني تلقي بشه راه اين كار از خاك ميگذره كه خوب مهاجرين ازش محرومند و فرهنگ و آداب و رسوم كه با مدرنيته در تضاده و فقط ميمونه زبان كه بقول نكيسا صحبت كردنش تو يه كشور خارجي كار مشكليه. حالا نتيجه اخلاقي كه بايد بگيريم چيه نميدونم؟!

ناشناس گفت...

اين هم لينك مطلب تو در بالاترين
https://balatarin.com/permlink/2008/7/22/1356564

 
-