۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

رو چمن ها دراز کشیدیم. به جای یه پخش ساده که نداریم لپ تاپو با خودمون بردیم که موزیک گوش کنیم. شدم دی جی. موزیک ها رو عوض میکنم و عوض میکنم و باز میرسم به نامجو,, مثل همیشه. اونطرفتر دو تا زن آلمانی که خدا فراموش کرده تو پوستشون رنگیزه کار بذاره دراز شدن. ما که رفتیم بودن و مطمئنم بعد از رفتن ما هم خواهند بود, شاید کاری رو که خدا نکرده آفتاب بکنه. طرف دیگه دو سه تا خانواده خارجی میان. با کلی بساط. از صندلی و میز گرفته تا ماشین بچشون. طبیعتن منقل هم همراهشونه. پیک نیک بی منقل و سوسیس سرخ کرده و گوشت کباب شده نصف پیک نیکه. آفتاب میتابه. زمین سبزسبزه و آسمون آبی آبی.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خوش باشید جووووونااااااااااا

 
-