آخ مستی.... اگه تو نبودی چقدر سخت بود نحمل این روزا...کافه ستاره...ملوک چقدر خوبه بودنتون و لبخندی و گریه ای که با خودتون میارین
۱۳۸۶ دی ۲۱, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
باز ما ماندیم و شهر بی تپش، وآنچه کفتار است و گرگ و روبه است. گاه میگویم فغانی برکشم، باز می بینم صدایم کوته است
-
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر