۱۳۸۶ آذر ۳, شنبه

Atonement

دو سه روز پیش بدجوری هوس دیدن یه فیلم عاشقانه به سرم زده بود. بعد از تفکرات فراوان یادم اومد که چند وقت پیش یه آگهی تو سینه ماکس دیده بودم در مورد شبی مخصوص خانوما با زکت و موزیک واین فیلم . اینجور موقع ها معمولن فیلمای عاشقانه نشون میدن داستان در یک تابستان گرم سال 1935 اتفاق میفتد. در یک خانواده ثروتمند که برای آخر هفته دوباره کنار هم جمع شده اند. در مرکزاین داستان بریانی است دختر نوجوانی با قوه تخیل و استعداد داستان پردازی فراوان که مثل خواهر بزرگترش سسیلیا عاشق پسر کار گذارشان رابی است قصد لو دادن داستان فیلمو ندارم و به همین مقدار بسنده میکنم. در مورد فیلم همینو بگم که یکی از زیباترین فیلمهای عاشقانه ای بود که این اواخر دیدم. زمانایی هست که یک کتابو میخونم و میگم چنین کتابی وجود داشت ومن تا حالا نخونده بودم؟ در مورد فیلم همچنین احساسی داشتم واینکه چی میشد اگه اون هیچ وقت ساخته نمیشد

هیچ نظری موجود نیست:

 
-