سخته ببینی و کاری از دست بر نیاد. غمگینم خیلی. نمیدونم چه کنم. غمگینم از همه چیز.ای کاش که جای ارمیدن بودی.
۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
باز ما ماندیم و شهر بی تپش، وآنچه کفتار است و گرگ و روبه است. گاه میگویم فغانی برکشم، باز می بینم صدایم کوته است
-
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر