۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

دوباره برگشتیم به روزای اول آشنایی... بدتر یا بهتر از اون موقع. هر شب با همیم و هر وقت خالی. سر در گمم نمیدونم چی میشه . دنبال کار جدیدمیگردم .دلم میخواد برم یه شهر دیگه. باید برم. ولی همین دل نمیخواد نمیذاره.دلم براش تنگ میشه اگه برم میدونم. اما اگه نرم آخرش چی؟ به کجا میرسیم.
عقلم میگه برو ولی توان نیست.


هیچ نظری موجود نیست:

 
-